تاریخ : دوشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۲
0
عربستان در دو راهی غرب و شرق

بنیاد کارنگی: نزدیک شدن فرصت طلبانه روسیه به عربستان و اعراب خلیج فارس

  • کد خبر : 1597
  • 05 آبان 1401 - 13:55
بنیاد کارنگی:  نزدیک شدن فرصت طلبانه روسیه به عربستان و اعراب خلیج فارس

بنیاد کارنگی در تحلیلی به قلم «اندرو وایس و یاسمین الکساندر» به بررسی روابط روسیه با عربستان و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در دوره کنونی پرداخته و نقش این کشورها در تقابل غرب با روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین را بسیار مهم توصیف کرده است. این تحلیل خاطر نشان می کند: به لطف تلاش‌های […]

بنیاد کارنگی در تحلیلی به قلم «اندرو وایس و یاسمین الکساندر» به بررسی روابط روسیه با عربستان و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در دوره کنونی پرداخته و نقش این کشورها در تقابل غرب با روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین را بسیار مهم توصیف کرده است. این تحلیل خاطر نشان می کند: به لطف تلاش‌های مجدد اعراب خلیج فارس برای افزایش قیمت نفت و نقش میانجی‌گری محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در توافقی غافلگیرکننده در ماه سپتامبر برای آزادی اسیران جنگی خارجی از جمله چندین کهنه سرباز آمریکایی و بریتانیایی که در میدان نبرد در اوکراین دستگیر شده بودند، روابط رو به رشد عربستان و روسیه به کانون توجه رسانه ها و ناظران سیاسی بازگشته است.

روابط کرملین با عربستان سعودی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس پس از راه اندازی ترتیبات تولید نفت «اوپک پلاس» در سال ۲۰۱۶ و اولین سفر تاریخی «سلمان بن عبدالعزیز آل سعود» پادشاه عربستان سعودی به مسکو در اکتبر ۲۰۱۷ به طور پیوسته گسترش یافته است.

اکثر تحلیل های انجام شده در مورد روابط روسیه با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس معمولاً بر وجود تمایل گسترده در سراسر این منطقه جهت جایگزین ساختن مسکو با حضور رو به زوال ایالات متحده متمرکز است. بر اساس این منطق، از اهمیت خاورمیانه در نتیجه چرخش ایالات متحده به آسیا، کاهش حضور نظامی ایالات متحده در عراق و افغانستان و افزایش شدید تولید نفت و گاز داخلی ایالات متحده، کاسته شده و جایگاه این منطقه در سیاست خارجی آمریکا تنزل یافته است.

وجه اشتراک دیگری که موجب نزدیک شدن آنها به یکدیگر گردیده این است که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه، ترجیح زیادی برای حکومت اقتدارگرا دارند. برخی از این موضوعات ممکن است واقعی باشند، اما اغراق‌آمیز است اگر نتیجه بگیریم که روسیه و بازیگران منطقه‌ای در حال حاضر و با توجه به شرایط موجود در عرصه بین المللی به دنبال تبدیل شدن کرملین به تامین‌کننده اصلی امنیت در خلیج فارس هستند.  

طی ماه های اخیر اکثر کشورهای عربی خلیج فارس با تلاش ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای انزوا و مجازات روسیه در آغاز جنگ در اوکراین همراه نشدند. تنها کویت و قطر موضعی صریح اتخاذ کرده و اقدامات ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را محکوم کردند. امارات متحده عربی که در سال جاری کرسی دوره‌ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد، به پیش‌نویس قطعنامه‌ای که یک روز پس از تهاجم روسیه توسط ایالات متحده ارائه شده بود، رای ممتنع داد. اقدامی که یکی از دستیاران ارشد سیاست خارجی امارات آن را با ادعای اینکه جانبداری از هر یک از طرف های درگیر، تنها منجر به خشونت بیشتر خواهد شد، توجیه کرد.

در اقدامی دیگر، اعضای شورای همکاری خلیج فارس به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت تهاجم روسیه در اوایل ماه مارس رای مثبت دادند؛ اما با رای ممتنع به تعلیق روسیه از «شورای حقوق بشر» سازمان ملل در اوایل آوریل، روندی متفاوت را در پیش گرفتند. اتخاذ این رویکردهای دوگانه، مختص اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیست و بسیاری از کشورهای جهان تمایلی به انتقاد از روسیه برای جنگ ندارند.

 با این حال، پیامدهای مواضع کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در مورد جنگ به دلیل دارا بودن منابع عظیم انرژی، تأثیر بیشتری نسبت به بسیاری از کشورها داشته است. زمانی که قیمت نفت در ماه مارس به ۱۳۰ دلار در هر بشکه رسید، عربستان سعودی و دیگر رهبران خلیج فارس، درخواست ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای افزایش تولید نفت به منظور کاهش فشار بر اقتصاد جهانی و کمک به مهار تورم را رد کردند. هر چند که قطر و امارات متحده عربی به درخواست های آلمان و فرانسه برای حمایت از افزایش تولید و ارسال گاز طبیعی مایع به اروپا پاسخ مثبت دادند؛ اما در حالت کلی، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس عملاً در کنار کرملین قرار گرفتند که به پوتین این امکان را داد تا خزانه خود را دوباره پر کرده و تأثیر تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا را محدود سازد. همچنین تصمیم ۵ اکتبر اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت به میزان ۲ میلیون بشکه در روز، نشان از تمایل کشورهای عربی برای افزایش قیمت نفت، انتقال کندتر انرژی و کاهش چشم انداز تولید نفت شیل آمریکا داشت.

 موضع ایالات متحده مبنی بر اینکه جنگ روسیه علیه اوکراین در واقع جنگی استبدادی علیه دموکراسی است، منافع مشترک روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را برجسته کرده است. به نوبه خود، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تمایل اندکی به تبعیت از خواسته های مقامات آمریکایی مبنی بر عدم تعامل با روسیه یا چین نشان داده اند. در این میان، آنها به شدت در حال گسترش همکاری با اسرائیل برای تجارت، فناوری اطلاعات، توسعه زیرساخت ها، فناوری های نظامی، سیستم های نظارتی برای امنیت داخلی و دفاع در برابر حملات موشکی و پهپادی ایران هستند و در عین حال از تداوم همکاری روسیه با ایران غافل نشده اند.

تمرکز فزاینده ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر اجرای سختگیرانه تر تحریم، گویای این واقعیت است که نارضایتی در محافل سیاسی غرب بر سر گسترش روابط تجاری و مالی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با مسکو از بین نرفته است. تحریم‌های شدید علیه کشورهای طرف تعامل با مسکو، گواه این نگرانی است، اما با توجه به اهمیت فوق‌العاده روابط انرژی و امنیت غرب با کشورهای خلیج‌فارس در حال حاضر، تصور اینکه این کشورها از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا مورد تحریم جدی قرار گیرند، دشوار است.

افراد، نهادهای دولتی، مقامات و شرکت‌های خصوصی با ارزش خالص روسیه مدت‌هاست که امارات متحده عربی که هیچ تحریمی علیه مسکو اعمال نکرده است را به عنوان زمین بازی برای کسب و کار و منافع شخصی خود انتخاب کرده اند. امارات متحده عربی اکنون دومین مقصد محبوب برای مسافران روس است و تعداد قابل توجهی از افراد ثروتمند و متخصصان پس از شروع جنگ به آنجا نقل مکان کرده اند.

گزارش‌های رسانه‌ها نشان می‌دهند که روس ها چگونه از این کشور برای نگهداری اموال ارزشمند مانند هواپیماهای خصوصی و قایق‌های تفریحی متعلق به افراد تحریم شده از دست مجریان قانون ایالات متحده و اتحادیه اروپا استفاده می کنند. علاوه بر این، موسسات مالی اماراتی از افزایش جریان ورودی از نهادهای روسی برخوردار هستند. اما آنها دلیلی دارند که به هزینه احتمالی کمک به روسیه جهت فرار از تحریم ها توجه داشته باشند. امارات متحده عربی مدت‌هاست که به دلیل نگرانی در مورد کمک به ایران تحت نظارت شدید ایالات متحده قرار دارد. در همین راستا اضافه شدن این کشور به «فهرست خاکستری» گروه ویژه اقدام مالی در اوایل سال جاری، ضربه ای جدی به جاه طلبی های امارات برای تبدیل شدن به یک مرکز مالی جهانی تلقی می شود.

یکی دیگر از موارد مهمی که نشان دهنده موضع گیری کشورهای عربی خلیج فارس در قبال روسیه است به تلاش ایالات متحده برای اعمال سقف قیمتی بر صادرات نفت روسیه مربوط می شود. هدف از این ابتکار بالقوه گسترده، کاهش درآمدهای بادآورده‌ای است که کرملین از آن برخوردار بوده است. آمریکا قصد داشت با این اقدام ضمن حفظ میزان تولید نفت روسیه در بازار جهانی از درآمدهای این کشور بکاهد. با این حال، ناظران آگاه بر این عقیده هستند که کرملین و کشورهای عربی خلیج فارس ممکن است انگیزه زیادی برای مقابله با این تلاش داشته باشند.

در اوایل سپتامبر، کرملین صریحا هشدار داد که با چنین معادله ای کنار نخواهد آمد و به ایالات متحده و اتحادیه اروپا اجازه نخواهد داد که سقف قیمتی را اعمال کنند. اگرچه مقامات روسی هنوز اقدامی جدی برای تقابل با این موضوع انجام نداده اند؛ اما نگاهی به اقدامات پیشین مسکو همچون قطع جریان گاز از سوی روسیه به اروپا، حملات خرابکارانه به خطوط لوله نورد استریم ۱ و ۲ و همچنین نقش بزرگ روسیه در بازارهای جهانی انرژی خام نشان می‌دهد که چنین تهدیدی باید جدی گرفته شود. به عنوان مثال، حتی اگر قیمت نفت در ماه‌های اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافته باشد، تصمیم روسیه برای قطع کامل یا محدود کردن فروش نفت خود می‌تواند بازارها را متشنج کند. به همین دلیل، اقدامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در هفته‌های آتی حیاتی خواهد بود و اصلاً مشخص نیست که آیا این کشورها قصد دارند خود را با دولت‌های غربی که برای مجازات کرملین در حال برنامه ریزی هستند، هماهنگ کنند یا خیر.

در حال حاضر گمانه زنی هایی وجود دارد که پافشاری غرب بر سر تعیین سقف قیمتی، مسکو را به سوی کاهش تولید خود جهت مقابله با این اقدام سوق خواهد داد. در صورت وقوع شرایط مذکور، این نگرانی وجود دارد که عربستان سعودی ممکن است تمایلی به افزایش صادرات نفت خود برای جبران این کاهش و پر کردن خلأ موجود نداشته باشد، چه ظرفیت تولید کافی در دسترس داشته باشد یا نه.

چنین معضلی نشانگر این موضوع است که چرا وضعیت روابط روسیه و شورای همکاری خلیج فارس در حال حاضر اهمیت زیادی دارد. پوتین در روزهای اخیر به خوبی نشان داده است که قصد دارد بحران را بیشتر تشدید کند. اگر او از سلاح نفتی قدرتمندی که در اختیار دارد استفاده کند، اهرم فشار مناسبی برای آسیب رساندن به رفاه اقتصادی دشمنان غربی خود خواهد داشت.

البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که کاهش تولید نفت روسیه ممکن است چالش هایی را برای پوتین به وجود بیاورد. در حالی که جریان نفت روسیه از ۲۴ فوریه به شدت به سمت آسیا هدایت شده است، هر گونه کاهش قابل توجه در صادرات روزانه ۸ میلیون بشکه نفت و محصولات پالایش شده روسیه می تواند علاوه بر مختل کردن بازارهای جهانی نفت، ناخرسندی کشورهای همسو مانند چین و بسیاری دیگر را که ترجیح داده اند موضع گیری صریحی علیه مسکو نداشته باشند به دنبال داشته باشد. این موضوعات نشان می دهد که چرا ملاحظات تجاری بیش از نگرانی های امنیت ملی، همچنان بر روابط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با مسکو تسلط خواهد داشت.

لینک کوتاه : http://pasazfarda.ir/?p=1597

برچسب ها

دیدگاه شما

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.