فیلمنامه فیلم الیسیوم در حقیقت برداشتی از کتاب مقدس پیرامون وضعیت نابسامان بشر در دنیاست که به دلیل گناه نخستین در زندانی از رنج و مشکلات گرفتار شده است. این وضعیت دشوار در نهایت با فدا شدن یک منجی برطرف گردیده و از آن پس بشریت می تواند با بخشیده شدن گناهانش به بهشت وارد شود. این مسئله به شکلی بسیار هنرمندانه در پشت یک داستان تخیلی که در آینده رقم می خورد، پنهان شده است.
داستان ظاهری فیلم در آینده ای نزدیک یعنی انتهای قرن ۲۱ رخ می دهد. زمانی که افزایش بی رویه جمعیت، آلودگی محیط زیست و جنگ و درگیری، موجب تخریب زمین گردیده و شرایط را برای ادامه حیات نوع بشر دشوار ساخته است. در چنین شرایطی، بشریت نیاز به یک منجی دارد تا او را از بند مصائب و مشکلاتی که در آن گرفتار شده، نجات دهد.
- سکانس آغازی فیلم با تصاویری از کره زمین شروع می شود. خانه ها و محله های خراب و کثیف، زمین های کشاورزی تخریب شده و آلوده، صدای شلیک ممتد گلوله، صدای فریاد انسان ها، صدای آژیر، شهر شلوغ و غبارآلود، دود کارخانه ها و… از جمله المان هایی است که کارگردان برای تصویرسازی و نزدیک ساختن ذهن مخاطب به فضای مورد نظر خویش استفاده کرده است.
در میان نمایش تصاویر مذکور برای درک بهتر فضای مورد نظر، جمله ای بر روی صفحه ظاهر می شود:
در پایان قرن ۲۱ بیماری، آلودگی و افزایش جمعیت، کره زمین را در بر گرفته است.
- در ادامه دوربین از مناطق حاشیه ای و فقیرنشین عبور کرده و به مکانی با آسمان خراش های بلند می رسد. این تصاویر شباهت زیادی به آسمان خراش های شهر «لس آنجلس» در ایالت کالیفرنیای آمریکا دارد که یکی از ثروتمندترین مناطق جهان محسوب می شود. بیننده توقع دارد که در این مکان با تصاویر متفاوتی از ثروت و رفاه مواجه شود اما بر خلاف انتظار او، این بخش از کره زمین نیز دچار تخریب و آلودگی شده است. موسیقی ترسناکی که در این بخش استفاده شده نیز در القای این مفهوم موثر است.
? این تصاویر در حقیقت، وضعیت بشر گناهکار را شبیه سازی کرده است که به دلیل غرق شدن در گناه و فساد، مورد خشم خداوند واقع شده و از رسیدن به بهشت محروم مانده است. برای درک نحوه نگاه مسیحیت موجود به انسان و جهان هستی، اشاره ای کوتاه به برخی منابع معتبر مسیحی داشته و مباحث مرتبط با فیلم الیسیوم را مطرح می کنیم: مسیحیت موجود به گناهکار بودن ذاتی انسان اعتقاد داشته و شرایط او در این دنیا را تاریک و توام با رنج و گناه می داند.
در «اعتقادنامه رسمی کلیسای کاتولیک» درباره گناهکار بودن انسان آمده است : «آدم به عنوان اولین انسان، مرتکب گناهی شد که موجب از دست رفتن تقدس و عدالت اولیه وی که از خدا دریافت کرده بود، گردید. این فقدان منحصر به آدم نبود؛ بلکه به نسل های بعدی وی نیز منتقل گردید. آدم و حوا، سرشتی انسانی را به فرزندان خود منتقل ساختند که در اثر گناه اولیه، تباه و آلوده گشته بود. این محرومیت از تقدس و عدالت، گناه اصلی نامیده می شود. گناه اصلی موجب تضغیف قوای انسان گردیده و او را در برابر جهل، رنج و مرگ آسیب پذیر ساخت. این گناه همچنین موجب تمایل انسان به پرستش هواهای نفسانی گردید» .
انجیل – نامه پولس به رومیان – باب ۵
وقتی آدم گناه کرد گناه او تمام نسل بشر را آلوده ساخت. و باعث شیوع مرک در سراسر جهان شد. در نتیجه همه چیز دچار فرسودگی و تباهی گشت چون انسان ها همه گناه کردند. (آیه ۱۲)
انجیل – نامه پولس به رومیان – باب اول:
خداوند خشم خود را بر تمامی اشخاص گناهکار و نادرست که از حقیقت گریزانند نازل میکند (آیه ۱۸)
زندگی آنان پر است از هر نوع شرارت و بدی، طمع و نفرت و حسادت، قتل و جدال، دروغ و کینه و سخن چینی (آیه ۲۹)
غیبت از زبانشان دور نمی شود. ایشان دشمنان خدا هستند. با غرور و گستاخی، خودستایی میکنند. همیشه به دنبال راه های تازه هستند تا بیشتر گناه کنند. (آیه ۳۰)
این افراد، بی احساس، بدقول، بی عاطفه و بی رحم هستند (آیه ۳۱)
در این سکانس، کره زمین از فضا نشان داده می شود و جمله ای دیگر روی صفحه نوشته می شود:
ثروتمندان زمین برای حفظ شکل زندگیشان از سیاره گریخته اند.
سپس دوربین به سمت فضا چرخیده و جسمی دایره ای شکل را نشان می دهد که در نزدیکی کره زمین قرار داشته و در فضا معلق است. دوربین وارد آن شده و بیننده با محیطی بسیار تمیز و مرفه مواجه می شود. خانه های زیبا با حیاط های سرسبز و استخر و… که نشان دهنده سطح بالای رفاه ساکنان آن است سپس نام فیلم نمایش داده می شود. «الیسیوم» به معنای بهشت یا مکان ایده آل است.
در محیط جسمی که در فضا معلق است، «ستاره ای پنج پر» قرار دارد که یکی از نمادهای معروف فراماسونری است. ما در این تحلیل، قصد پرداختن به نمادها و نشانه هایی از این دست را نداشته و مبنای کارمان، فهم خط اصلی داستان فیلم می باشد.
توصیف وضعیت زمین و وضعیت ثروتمندان که در الیسیوم ساکن هستند نوبت به معرفی قطعه آخر پازل یعنی قهرمان داستان می رسد. در این بخش، کودکی به نام «مکس» از زمین با حسرت در حال تماشای الیسیوم است و سپس زنی او را صدا می زند. مکس، بچه ای یتیم است که در مکانی شبیه پرورشگاه زندگی می کند. از نشانه هایی همچون پوشش زنی که مکس را صدا می زند و استفاده از لفظ «خواهر» ها توسط زن مذکور می توان فهمید که این مکان متعلق به راهبه های مسیحی است.
در این سکانس، مکس با دختر یتیمی به نام «فری» که به تازگی به آنجا آمده آشنا می شود. فری توانایی خواندن و نوشتن دارد و مکس، کتابی درباره الیسیوم را به او می دهد تا برایش بخواند. مطالبی که در کتاب نوشته شده دقیقا همان توصیفاتی است که در کتب مقدس از بهشت گفته شده است:
ربات های خدمتکار زیادی وجود دارد که تمام طول روز به انسان ها خدمت می کنند. افرادی که در آنجا زندگی می کنند هرگز پیر یا مریض نخواهند شد.
مکس در این بخش از فیلم به فری می گوید که قول می دهم یک روز تو را همراه خودم به آنجا ببرم.
در این قسمت از فیلم، راهبه مسیحی و مکس در جایی نشسته اند و درباره علت دزدی مکس از بازار صحبت می کنند. مکس پس شنیدن توصیفات الیسیوم، در دنیای کودکانه خویش تلاش می کند تا با دزدی و پس انداز پول های حاصل از آن بتواند هزینه خرید بلیط سفر به الیسیوم را تهیه کند. زن راهبه به او می گوید که الیسیوم برای ما نیست. مکس پاسخ می دهد که این عادلانه نیست. سپس زن راهبه جملاتی را به زبان می آورد که نشان دهنده باورهای مذهبی مسیحیان و آموزه های انجیل درباره دلایل تولد مسیح است:
«من یک چیزی را می دانم. تو فرد خاصی هستی و یک روز، کار خیلی مهمی را انجام خواهی داد. کاری که برای آن متولد شده ای».
سپس فیلم به دوران جوانی مکس رسیده و داستان اصلی آن شروع می شود. «مت دیمون» بازیگر معروف هالیوود به عنوان بازیگر جوانی مکس به ایفای نقش پرداخته و رویای سفر به الیسیوم را دنبال می کند.
ماجرای اصلی فیلم در شهر لس آنجلس آمریکا و در سال ۲۱۵۴ رقم می خورد. در این سال ها، مکس به دلیل سرقت اتومبیل از ثروتمندان به زندان افتاده و پس از آزادی از زندان تصمیم می گیرد که دزدی را کنار گذاشته و به زندگی عادی خود ادامه دهد. به همین دلیل در یک کارخانه ربات سازی مشغول به کار می شود. جامعه اطراف مکس توسط ربات ها کنترل می شود و فضای حاکم بر آن نیز کاملا پلیسی و سرکوبگرانه است.
وضعیت اجتماعی موجود که توسط کارگردان به تصویر کشیده می شود، علاوه بر توصیف وضعیت بشر که در زمین، گرفتار مصائب و گناهان مختلف گردیده، اشاره ای نیز به وضعیت اجتماعی یهودیان در دوره پیش از تولد مسیح دارد. در این دوره، فلسطین تحت تسلط امپراطوری روم قرار داشت و یهودی ها شدیدا توسط حکومت روم مورد آژار و اذیت قرار می گرفتند.
کنترل جامعه پیرامون مکس توسط ربات ها به نوعی القا کننده این وضعیت در جامعه معاصر مسیح است. یهودی ها بر اساس پیش بینی هایی که توسط پیامبران پیشین صورت گرفته بود در انتظار یک منجی بودند تا آنان را از رنج و گرفتاری موجود نجات داده و به شکوه و اقتدار زمان سلیمان (ع) بازگرداند.
در ادامه فیلم، نحوه برخورد دو ربات پلیس با مکس در ایستگاه اتوبوس، نحوه گفتگوی ربات مسئول عفو مشروط با مکس، نحوه برخورد سرکاگر کارخانه با مکس و … نشان دهنده شرایط ظالمانه و سخت پیرامون مکس است و ذهن مخاطب را برای ظهور قهرمانی که به این وضعیت نابسامان و بی عدالتی پایان دهد، آماده می سازد.
در این سکانس از فیلم با گروهی آشنا می شویم که کار آنها قاچاق انسان ها از زمین به الیسیوم است. این افراد گروهی از نوابغ خلافکار هستند که از استعداد خود جهت رساندن افراد ساکن زمین به سرزمین رویایی استفاده می کنند. در این بخش، بیننده شاهد روند فروش بلیط به افراد توسط این گروه و درج کد شناسایی تقلبی روی دست مسافران است تا در الیسیوم توسط دستگاه های موجود در آنجا شناسایی و پذیرفته شوند. بسیاری از این افراد، بیمار هستند و برای درمان به وسیله دستگاه هایی که در الیسیوم وجود دارد می خواهند به آنجا سفر کنند.
سه سفینه حامل مسافران قاچاق به الیسیوم نزدیک می شود و سیستم حفاظتی آنجا، نزدیک شدن این سفینه های غیرمجاز را هشدار می دهد. سپس وزیر دفاع الیسیوم که یک خانم است دستور شلیک چند موشک را صادر می کند. موشک ها به دو سفینه اصابت نموده و آنها را نابود می کنند؛ اما سفینه سوم موفق می شود خود را به مقصد برساند. مسافران آن پس از فرود بر سطح الیسیوم از سفینه خارج شده و پراکنده می شوند. در این هنگام، ربات های پلیس الیسیوم وارد صحنه شده و آنها را دستگیر می کنند. سپس به دستور وزیر دفاع آنها را از الیسیوم اخراج کرده و به زمین باز می گردانند.
این بخش از فیلم درصدد توضیح مناسبات میان ساکنان زمین و مسئولان الیسیوم بوده و آرزو و اشتیاق انسان های زمین برای رسیدن به سرزمین رویایی را به تصویر می کشد. روند مذکور به نوعی تداعی کننده وضعیت مردم کشورهای به اصطلاح «جهان سوم» و کشورهای صنعتی در بحث مهاجرت غیرقانونی است. هر روزه شاهد اخباری از این دست هستیم که کشتی حامل مهاجرین غیرقانونی دچار حادثه شده و تعدادی از این افراد که به امید رسیدن به یک زندگی بهتر راهی کشورهای غربی شده اند،
غرق می شوند. بخش دیگری از آنها که موفق می شوند خود را به کشورهای مقصد برسانند نیز توسط پلیس دستگیر و اصطلاحا دیپورت می شوند. کارگردان در تفهیم المان های موجود در کتاب مقدس و محرومیت انسان های گناهکار برای رسیدن به بهشت از مناسبات میان مهاجرین غیرقانونی و کشورهای پیشرفته بهره برده است.
در فیلم الیسیوم در چند مورد به معجزات مسیح اشاره می شود. این معجزات در قالب پیشرفت تکنولوژیک و به وسیله دستگاه های شفابخشی که در الیسیوم وجود دارد نمایش داده می شود. در یکی از سکانس ها مشاهده می کنیم در میان مسافرانی که به صورت غیرقانونی بر سطح الیسیوم فرود می آیند، زنی وجود دارد که دختر فلج خود را به درون دستگاه شفابخش برده و پس از انجام پروسه درمان، دختر معلول می تواند روی پاهای خود ایستاده و را ه برود.
این معجزه تحت عنوان شفای فلج در نسخه های مختلف انجیل (به جز انجیل یوحنا) ذکر شده است. ماجرا در کاپرنوم اتفاق افتاده و طبق نقل اناجیل، فرد معلولی را نزد مسیح می آورند. مسیح به او می گوید که «بلند شو و راه برو». فرد معلول در اثر کلام عیسی ع از جای برخاسته و راه می رود.
در ادامه فیلم در سکانسی دیگر نیز شاهد یکی از معروف ترین معجزات مسیح یعنی «زنده کردن مردگان» خواهیم بود…
مکس که در کارخانه طراحی و ساخت ربات کار می کند، در جایی از فیلم مجبور می شود برای رفع گیر درب محفظه رادیو اکتیو به آنجا وارد شود؛ زیرا مانعی جلوی بسته شدن درب را گرفته و مسئول مافوق او تهدید کرده که اگر داخل محفظه نرود، شغل خود را از دست خواهد داد. پس از رفع گیر درب محفظه به سرعت بسته می شود و مکس به همراه ربات ها در برابر اشعه قرار گرفته و به شدت آسیب می بیند. سپس ربات بخش پزشکی کارخانه وی را معاینه کرده و به او می گوید که ۵ روز بیشتر زنده نمی ماند. بدین ترتیب فقط یک گزینه در برابر مکس قرار می گیرد و آن هم رفتن به الیسیوم و درمان شدن به وسیله محفظه های شفادهنده موجود در آنجاست.
مکس برای رفتن به الیسیوم به سراغ همان گروهی که افراد را به صورت قاچاقی به الیسیوم می فرستند رفته و از رئیس آنها می خواهد تا وی را راهی الیسیوم کند. آن شخص از مکس می خواهد که یکی از شهروندان ثروتمند الیسیوم را در هنگام سفر به زمین ربوده و اطلاعاتی از قبیل کدهای بانک، رمز عبور و کدهای ورود به سیستم الیسیوم را از مغز وی کپی کرده و در اختیار او قرار دهد. مکس که چاره ای ندارد پذیرفته و آنها روی وی جراحی میکنند تا ریز تراشه ای را به سیستم عصبی اش متصل نمایند. این کار به مکس اجازه می دهد تا ۵ روز پایانی عمرش را با استفاده از قدرت رباتی که به بدنش متصل شده سپری کرده و توانایی انجام عملیات مورد نظر را به دست آورد.
در همان حال که تیم جراحی مشغول نصب کردن ریز تراشه و دیگر ابزارها به بدن مکس هستند، اتفاقات دیگری در الیسیوم در جریان است. خانمی که در ابتدای فیلم به عنوان وزیر دفاع الیسیوم معرفی می شود قصد دارد تا با انجام یک کودتا، رئیس جمهور الیسیوم را برکنار کرده و خود به عنوان رئیس جمهور جدید به قدرت برسد. برای اینکار به آقای «کارلایل» رئیس کارخانه ای که مکس در آن مشغول کار بود پیشنهاد می دهد که سرورهای الیسیوم را دوباره بازنویسی کرده و در تعریف جدید او را به عنوان رئیس جمهور جایگزین نماید تا کل سیستم از او دستور بگیرد. بدین ترتیب نقشه کودتا طراحی شده و کارلایل برای انجام کار به زمین بازمی گردد.
کارلایل پس از مدتی درخواست وزیر دفاع را انجام داده و اطلاعات مورد نظر را به حافظه خویش منتقل می سازد تا به الیسیوم ببرد؛ اما در طول مسیر توسط مکس و همراهانش مورد حمله قرار می گیرد و پس از انتقال اطلاعات مربوطه به مغز مکس در یک درگیری کشته می شود. وزیر دفاع الیسیوم توسط ماهواره شاهد سرقت اطلاعات توسط تیم مکس بوده و به ماموران خود در زمین دستور می دهد که به هر شکل ممکن او را زنده دستگیر کنند تا بتواند اطلاعات را از مغز وی استخراج کرده و کودتای مورد نظرش را اجرا نماید.
در این بین مکس خود را به مقر همان گروهی که افراد را به صورت قاچاقی به الیسیوم می فرستادند رسانده و در آنجا رئیس گروه به ارزش اطلاعاتی که در مغز مکس وجود دارد پی می برد. در گفتگوی میان مکس و رئیس گروه این مسئله عنوان می شود که در صورت اجرای اطلاعات مورد نظر می توان تمام برنامه های الیسیوم را تغییر داده و به نظم حاکم بر جهان که تنها عده ای خاص میتوانند به الیسیوم دسترسی داشته باشند پایان داد. در این لحظه هدف مکس تغییر کرده و افق نگاه وی وسیع تر می شود.
از این سکانس به بعد مکس در قامت منجی افراد ستم دیده و فقیر زمین ظاهر می شود و هدفی متعالی را دنبال می کند. پس از سلسه اتفاقات و درگیری هایی که در جریان فیلم رخ می دهد مکس خود را به ماموران تعقیب کننده تسلیم کرده و به الیسیوم می رسد. پس از ورود به آنجا با ماموران درگیر شده و می گریزد. همزمان گروهی که مکس را جراحی کرده بودند نیز خود را به الیسیوم می رسانند.
در یکی از سکانس های فیلم، مامور ویژه وزیر دفاع که وظیفه دستگیری و تحویل مکس را بر عهده دارد، طی درگیری با مکس به وسیله انفجار نارنجک در نزدیک صورتش کشته می شود. افرادش او را در محفظه شفابخش قرار داده و پس از انجام فرآیند درمان، زنده می شود.
این سکانس نیز یکی از المان های مسیحی است که به یکی از معجزه های معروف عیسی ع یعنی زنده کردن مردگان اشاره دارد. در اناجیل در چند مورد به زنده شدن مردگان توسط مسیح اشاره شده است. زنده شدن دختر «جایروس» که یکی از بزرگان کنیسه یهود است، زنده شدن جوانی در «ناین» و همچنین زنده کردن لازاروس یکی از همراهان مسیح از جمله این موارد محسوب می شود. در قرآن نیز در چند مورد به این معجزه عیسی (ع) اشاره شده است.
پس از یک سری درگیری ها، مکس و اعضای گروه همراهش که خود را با سفینه ای دیگر به السیوم رسانده اند به اتاق فرماندهی الیسیوم راه پیدا کرده و مغز مکس را به سیستم متصل می کنند. در این هنگام سیستم هشدار می دهد که در صورت اجرای برنامه، فرد مورد نظر یعنی مکس کشته خواهد شد. مکس با علم به این مسئله در یک اقدام فداکارانه از آنها می خواهد که برنامه را اجرا کرده و ساکنان فقیر و ستم دیده زمین را به عنوان شهروند الیسیوم به سیستم معرفی کنند تا تبعیض موجود در جهان پایان یابد.
رئیس گروه که نمی خواهد با فشار دادن دکمه، جان مکس را بگیرد، دستگاه اجرای عملیات را به مکس داده و دکمه استارت عملیات را به او نشان می دهد. در این لحظه مکس خاطرات دوران کودکی خود را مرور کرده و با فری که حالا دیگر یک زن بالغ شده و دختر بیمارش را برای درمان به الیسیوم آورده از طریق بی سیم حرف می زند. در نهایت مکس با شجاعت دکمه را فشار داده و با فدا کردن جان خویش باعث رسیدن تمامی انسان ها به الیسیوم می شود.
در این سکانس، دوربین روی جسد مکس قرار گرفته و جملاتی که زن راهبه در ابتدای فیلم به مکس گفت، تکرار می شود: «همه ما دارای استعداد ذاتی هستیم. چیزی که برایمان مقدر شده تا انجامش دهیم. تو برای انجام آن هدف خاص متولد شده ای» .
سپس در اثر اقدام مکس و وارد کردن اطلاعات جدید به سیستم الیسیوم، تمام سیستم خاموش شده و مجددا راه اندازی می شود. سپس ربات های محافظ الیسیوم وارد صحنه شده و به افراد رئیس جمهور سابق الیسیوم که در حال دستگیری رئیس گروه قاچاقچیان هستند حمله می کنند. رئیس جمهور به ربات ها دستور می دهد تا او را دستگیر کنند اما ربات در پاسخ می گوید که این فرد اکنون شهروند الیسیوم بوده و نمی تواند او را دستگیر کند. بدین ترتیب مکس خود را فدای بشریت کرده و نظم ظالمانه موجود در جهان را به چالش می کشد.
فیلم الیسیوم، بیانگر اعتقادی است که در الهیات رایج مسیحی پیرامون جهان و نقش منجی گونه مسیح برای بشریت وجود دارد و مخاطبین محترم می توانند با مطالعه عهد جدید و دیگر آثار مربوط به مسیحیت با جزئیات آن آشنا شود. اما در اینجا برای نمونه، چند بخش از انجیل را که به این موضوع اشاره کرده است می آوریم:
انجیل – نامه پولس به رومیان – باب ۵
اما ببینید که خداوند چقدر ما را دوست داشت که با وجود اینکه گناهکار بودیم مسیح را فرستاد تا در راه ما فدا شود. (آیه ۸)
هنگامی که دشمنان خدا بودیم او به وسیله مرگ فرزندش، ما را با خود آشتی داد. (آیه ۱۰)
آری گناه آدم برای همه محکومیت به همراه آورد ولی عمل شایسته و مقدسی که مسیح انجام داد همه را از محکومیت رها ساخته و به ایشان زندگی بخشید. (آیه ۱۸)
آدم باعث شد که عده زیادی گناهکار شوند اما مسیح با کشته شدن روی صلیب باعث شد تا گناهان بشر را بخشیده شود. (آیه ۱۹)
انجیل – نامه پولس به رومیان – باب ۸
در جایی که خدا حتی فرزند خویش را از ما دریغ نکرد؛ بلکه او را فرستاد تا در راه همه ما قربانی شود (آیه ۳۲)
انجیل – نامه پولس به مسیحیان غلاطیه – باب چهارم :
اما چون روزی که خدا تعیین کرده بود فرا رسید او فرزندش را فرستاد تا به صورت یک یهودی از یک زن به دنیا بیاید. تا بهای آزادی ما از قید اسارت را بپردازد و ما را فرزند خدا گرداند. (آیات ۴ و ۵)
در ادامه، سیستم هوشمند الیسیوم به محاسبه شهروندان جدید که در زمین نیاز به مراقبت پزشکی دارند پرداخته و شاتل هایی را برای کمک به آنها اعزام می کند. شاتل ها به سطح زمین رسیده و مردم فقیر و ستم دیده با خوشحالی به طرف آنها می دوند. انتخاب افراد سیاه پوست که به همراه کودکان خود به سمت کمک های تکنولوژیک می دوند و همچنین به تصویر کشیدن محله های فقیرنشین آفریقا در این بخش از فیلم با هدف خاصی طراحی شده که برای درک مناسبات مربوط به آن باید دلایل حضور آمریکا در قاره آفریقا و تلاش رسانه ای این کشور برای مثبت نشان دادن حضور خود در این قاره را پیگیری نمود.
این سکانس، فیلم های مربوط به حضور غربی ها در میان گرسنگان آفریقایی و دویدن آفریقایی ها برای دریافت کمک های بشردوستانه و همچنین ارسال تیم های پزشکی به این منطقه از جهان را در ذهن بیننده تداعی می کند که در راستای سیاست های جهانی آمریکا تعریف شده است.
فیلم با نشان دادن دوباره جسد مکس و لحظاتی از شادی های دوران کودکی وی به پایان می رسد و تلاش می کند تا اقدام فداکارانه مکس را با تصویری از لبخند و شادی وی همراه ساخته و حس مثبتی را به مخاطب القا نماید.
بر اساس الهیات رایج مسیحی که برگرفته از متن کتاب مقدس است، آدم (ع) در اثر ارتکاب گناه اصلی از رحمت خداوند محروم شد. مجازات این گناه رانده شدن او و فرزندانش از بهشت و از دست دادن مقام فرزند خواندگی خدا بود. آدم پس از تنزل از مقام فرزندخواندگی خدا به عنوان بنده به زمین فرستاده می شود که این مسئله موجب گرفتار شدن نسل وی در انواع و اقسام بلایا و مشکلات گردید.
نسل آدم در زمین قادر نبود تا خود را از این مهلکه نجات داده و به جایگاه نخستین خویش بازگردد. بنابراین خداوند با مهربانی و لطف خویش، پسرش عیسی مسیح را در قالب جسمی خاکی به زمین فرستاد تا پس از تحمل مشقات زیاد به صلیب کشیده شده و کفاره گناهان بشر را بپردازد. این موضوع موجب آشتی میان انسان و خدا گردیده و انسان ها می توانند از طریق ایمان به مسیح نجات یافته و جایگاه پیشین خود یعنی فرزندخواندگی خدا را بازپس گیرند.
