پس از مرگ پادشاه جزامی مسیحیان، خواهر زاده خردسال وی به مقام پادشاهی می رسد و شاهد مراسم تاجگذاری وی هستیم. همزمان بالین در بیابان نشسته و بوته ای خار را به آتش می کشد…
این سکانس نیز یکی دیگر از سکانس هایی است که ریدلی اسکات با هدف نمادگرایی و نشان دادن بخشی از زندگی موسی ع ساخته است. بر اساس منابع دینی اسلامی و همچنین کتب یهود، آغاز سخن گفتن خداوند با موسی ع از طریق درختی در حال سوختن بوده است. قرآن کریم در سوره طه به این موضوع اشاره کرده است:
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾
و آيا خبر موسي به تو رسيده است ؟ (۹)
إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿۱۰﴾
هنگامي كه آتشي (از دور) مشاهده كرد و به خانواده خود گفت اندكي مكث كنيد كه من آتشي ديدم شايد شعله اي از آن را براي شما بياورم، يا به وسيله اين آتش راه را پيدا كنم. (۱۰)
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَى ﴿۱۱﴾
هنگامي كه نزد آتش آمد ندا داده شد كه اي موسي! (۱۱)
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾
من پروردگار توام! كفشهايت را بيرون آر كه تو در سرزمين مقدس طوي هستي. (۱۲)
در این سکانس، بالین در بیابان نشسته و بوته خاری را آتش می زند. در این اثنا خداوند در قالب جسم راهبی که همراه پدرش بود بر وی ظاهر شده و در گفتگویی با او، مسئولیتی بزرگ بر دوشش قرار داده و وی را نسبت به خطری که در حال شکل گیری است آگاه می سازد. راهب به وی می گوید که حکومت اورشلیم پس از مرگ پادشاه مسیحیان، تضعیف شده و مسلمانان از این فرصت استفاده خواهند کرد.
به همین دلیل به زودی شاهد به راه افتادن جنگی خواهیم بود که برنده قطعی آن مسلمانان هستند و در پی تصرف اورشلیم، احتمال قتل عام مردم توسط آنان وجود دارد. این اقدام به تلافی کشتار مسلمانان توسط جنگجویان صلیبی در ۱۰۰ سال پیش صورت خواهد گرفت. بنابراین بالین وظیفه دارد تا از مردم شهر در مقابل آنها محافظت کند. سپس راهب به صورت غیر منتظره ای ناپدید می شود و مخاطب از این موضوع می فهمد که راهب مذکور در واقع انسان خاکی که در ابتدای فیلم با وی آشنا شده است نمی باشد.
سکانس مذکور نیز در فیلم دیگر همین کارگردان که درباره زندگی موسی ع است تکرار شده است.
در فیلم « Exodus_ God and King » هنگامی که موسی ع به بالای کوه می رود در اثر باران و ریزش کوه در زیر گل و لای مدفون می شود. در این هنگام شاهد سوختن بوته ای خار در نزدیکی وی هستیم و خداوند در قالب یک کودک بر وی ظاهر شده و مسئولیت محافظت از مردم و نجات قوم بنی اسرائیل از چنگال فرعون را بر دوش وی قرار می دهد.
پس از مرگ پادشاه جذامی، رینالد دوشاتیلیون که اکنون دیگر مانعی در برابر خود نمی بیند به منطقه ای مسلمان نشین حمله کرده و پس از قتل عام مردم، خواهر صلاح الدین را می کشد.
در منابع اسلامی، موضوع کشتن خواهر صلاح الدین توسط رینالد دوشاتیلیون مطرح نشده است و تمام کینه صلاح الدین از وی به دلیل بی احترامی به پیامبر اسلام بوده است.
ارتش مسیحیان بر خلاف توصیه بالین از اورشلیم خارج شده و با عبور از بیابان و تحمل تشنگی شدید به ارتش صلاح الدین می رسند. نبرد سختی در می گیرد و در نهایت مسلمانان، دشمن را شکست می دهند.
جنگی که در این بخش از فیلم به تصویر کشیده می شود، جنگ معروف «حطین» است که منجر به بازپس گیری اروشلیم توسط مسلمانان شد. صحنه های مربوط به این جنگ حدود ۵۰ دقیقه از فیلم اصلی ریدلی اسکات را تشکیل می داد که توسط هالیوود سانسور شد. همانگونه که در ابتدای تحلیل گفتیم ریدلی اسکات در یکی از مصاحبه های خود از این امر اظهار ناراحتی کرد.
بخشی از منابع تاریخی مسلمانان درباره جنگ حطین را مورد بررسی قرار می دهیم:
در سال ۵۸۳ هجری شمسی نبرد حطین واقع شد. لشکر صلاح الدین در آن زمین آتش افروختند. بدین ترتیب گرمای هوا، تشنگی، آتش و دود ناشی از آن، شرایط را برای صلیبیان دشوار ساخته و به سختی از مسلمانان شکست خوردند. در این جنگ، صلیب معروف صلیبیان «صلیب الصلوب» به دست مسلمانان افتاد. (تاریخ جنگ های صلیبی، جلد ۲ ، ص ۵۳۵)
در نبرد حطین در سال ۵۸۳ هجری شمسی، فرنگیان در بالای تپه ای برای پادشاه خود خیمه ای افراشته بودند. صلاح الدین به افراد خود دستور داد تا به آنجا حمله کنند. مسلمانان با حمله به آنجا موفق شدند نگهبانان را کشته و خیمه را فرو اندازند. صلاح الدین با دیدن این صحنه از اسب پیاده شد و در حالی که چشمانش از اشک پر بود، سجده شکر بجا آورد. (صلاح الدین ایوبی، ص ۲۵۹ )
در نبرد حطین پادشاه صلیبیان و برادرش و ارناط حاکم کرک و گروهی از فرقه های فرنگی «داریه و «اسبتاریه» به اسارات در آمدند و تعداد زیادی از ارتش آنان کشته شدند. (تاریخ کامل، جلد ۲۳، ص ۸۸)
صلاح الدین پس از پیروزی در جنگ با پادشاه مسیحیان به نیکی رفتار می کند؛ اما رینالد دوشاتیلیون را با دست خود به هلاکت می رساند.
این مسئله در کتب تاریخی مسلمانان نیز ذکر شده است:
صلاح الدین ایوبی با پادشاه صلیبیان، برادرش و کلیه اسرا رفتار خوبی داشت و به آنها آب و غذا داد. اما ارناط حاکم کرک را به دلیل توهین و ناسزا گفتن به پیامبر گرامی اسلام و همچنین حمله به کاروان غیرنظامی مصر و غارت آن قصاص نموده و به هلاکت رساند. (تاریخ جنگ های صلیبی، جلد ۲، ص ۵۳۷)
هنگامی که صلاح الدین برای زدن گردن رینالد دوشاتیلیون به بیرون خیمه می رود، دوربین در چند نوبت به سراغ مرد افراطی که پیش از این صلاح الدین را به جنگ ترغیب می کرد رفته و تغییرات چهره او را به تصویر می کشد. پس از اینکه گردن رینالد دوشاتیلیون زده می شود مرد مذکور لبخندی از سر رضایت می زند که نشان دهنده کینه عمیق وی از مسیحیان است.
وقتی ارتش صلاح الدین به دیوارهای اورشلیم نزدیک می شود، بالین برای مردم سخنرانی کرده و آنها را به دفاع از شهر ترغیب می کند.
وقتی ارتش مسلمانان به دیوارهای اورشلیم می رسند، بالین به مردم شهر می گوید: «ما به خاطر گناهی می جنگیم که مرتکب آن نشدیم». همانطور که پیش از این گفتیم بالین نماد حضرت موسی ع است و برای دفاع از قومی تحت ستم و بی دفاع یعنی قوم یهود به سرزمین جدید آمده است. بنابراین مخاطب جملاتی که در این سکانس از زبان بالین گفته می شود در حقیقت قوم یهود است و نه مسیحیان.
منظور بالین این است که جنگ میان مسلمانان و مسیحیان موجب شده است تا قوم یهود نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته و ناخواسته وارد صحنه جنگ شود. در پایان فیلم متوجه خواهید شد که مردم مورد نظر که توسط بالین نجات پیدا کرده و از این سرزمین کوچ می کنند در واقع همان قوم موسی ع هستند.
نکته دیگری که در این سکانس مورد تاکید قرار می گیرد توجه به اصالت داشتن زندگی انسان در برابر مکان های مقدس است. بالین هدف خود از جنگ را دفاع از جان مردم شهر می داند و معتقد است که برای دفاع از مکان های مقدس موجود در اورشلیم نمی جنگد.
در بخشی از فیلم، اسقف مسیحی به سراغ بالین می آِد و به وی می گوید که برای دفاع از اورشلیم به شوالیه ها نیاز دارند در حالی که اکنون هیچ شوالیه ای وجود ندارد. بالین که تنها شوالیه موجود در شهر است این مقام را به همه مردم اعطا می کند.
همان گونه که می دانید شوالیه در اروپای آن عصر دارای جایگاه مهمی بوده و افراد برای کسب این جایگاه باید ویژگی های خاصی را می داشتند. بالین در آن لحظه حساس که دشمن در حال نزدیک شدن است، تمامی جایگاه ها و سلسله مراتب را از بین برده و جامعه ای فاقد طبقه ایجاد می کند. اعطای مقام شوالیه به تمام افراد عادی در حقیقت اعطای عزت نفس اجتماعی است و این نکته را گوشزد می کند که از نگاه تفکر مورد قبول کارگردان که منجر به ساختن پادشاهی بهشت می شود، انسان ها با یکدیگر برابر هستند.
حمله مسلمانان به اورشلیم آغاز می شود. در نخستین صحنه های جنگ، شاهد پرتاب گلوله های آتشین به سمت شهر هستیم که خسارت های زیادی را بر جای می گذارد.
درباره استفاده از منجنیق توسط مسلمانان و مسیحیان در ماجرای تصرف اورشلیم مطالب زیادی در منابع اسلامی آمده است:
«در نیمه ماه رجب سال ۵۸۳ هجری لشکریان صلاح الدین در بیت المقدس فرود آمدند. صلاح الدین پنج شبانه روز گرداگرد شهر می گشت تا بررسی کند که کدام سوی شهر برای حمله و شروع نبرد مناسب است. سرانجام سمت شمالی شهر یعنی طرف عموداو کنیسه صهیون را برای اینکار مناسب یافت.
در ۲۱ رجب همان سال سپاهیان صلاح الدین و فرنگیان با منجنیق یکدیگر را می کوبیدند. جنگ سختی درگرفت و هر بار گروهی از هر دو دسته کشته می شدند». (تاریخ کامل، جلد ۲۳، ص ۱۱۴)
این سکانس بیش از آنکه جنبه تاریخی داشته باشد، تداعی کننده وضعیت سیاسی منطقه خاورمیانه در قرن ۲۱ است. پرتاب گلوله های آتشین توسط مسلمانان به سمت اورشلیم در فلسطین به نوعی تداعی کننده حملات موشکی مسلمانان غزه و جنوب لبنان به اسرائیل است. در صحنه بعدی شاهد پناه گرفتن زنان و کودکان در پناهگاه های اورشلیم هستیم که حضور مردم اسرائیل در پناهگاه ها در زمان حملات موشکی مسلمانان را به ذهن متبادر می سازد.
روز بعد ارتش مسلمانان به سمت شهر حرکت کرده و نبرد سنگینی در می گیرد. بالین با استفاده از تجربه خود، افرادش را رهبری کرده و خسارت های زیادی به مسلمانان وارد می کنند.
این صحنه ها نیز اشاره واضحی به داستان پنهانی یعنی نبرد قوم بنی اسرائیل به رهبری موسی ع دارد که به همین شکل در فیلم « Exodus_ God and King » می بینیم . در آنجا نیز موسی ع، قوم بنی اسرائیل را منسجم ساخته و با استفاده از شیوه های جنگی خاص، ضربات مهلکی به دشمن وارد می سازد.
نهایتا مسلمانان به نقطه ضعف دفاعی شهر پی برده و دیواری که از بقیه نقاط ضعیف تر بود را با منجنیق هدف قرار می دهند.
درباره حمله مسلمانان به دیوار بیت المقدس و فرو ریختن آن نیز مطالبی در کتب تاریخی اسلامی ذکر شده است. حال ضرورت دارد تا این جنگ را از منظر منابع تاریخی مسلمانان نیز بررسی کنیم:
مسلمانان که از شهادت امیر عزالدین عیسی ابن مالک ناراحت بودند به فرنگیان حمله ور شده و آنان را به درون شهر عقب راندند. سپس از خندق گذشته و به سوراخ کردن دیوار شهر پرداختند. فرنگیان که نابودی خود را نزدیک می دیدند، با هم مشورت کرده و هم رای شدند که شهر را تسلیم کرده و از صلاح الدین امان بخواهند. فرنگیان گروهی از بزرگان خود را برای امان خواستن نزد صلاح الدین فرستادند؛ اما وی از پذیرفتن درخواست آنها خودداری کرد. (تاریخ جنگ های صلیبی، جلد ۲، ص ۵۴۲)
مسلمانان پس از ناامیدی از تصرف شهر به ناچار پیشنهاد مذاکره داده و بالین و صلاح الدین درباره شرایط مورد نظر خود گفتگو می کنند.
این بخش از فیلم هم یکی از آن سکانس هایی است که مورد انتقاد مورخین قرار گرفته و ریدلی اسکات را به تحریف تاریخ متهم ساخته اند. کارگردان وضعیت را به گونه ای به تصویر کشیده که مسلمانان در حالت استیصال مجبور به مذاکره شده اند. در حالی که در کتب تاریخی مربوط به آن دوران، مطالب دیگری نوشته شده است.
بالیان فرمانروای فرنگی بیت المقدس نزد صلاح الدین آمد و از وی خواهش نمود که مردم را امان دهد. صلاح الدین با درخواست او مخالفت نمود. بالین گفت که فرنگیان به سختی خواهان جنگند و تعداد آنها نیز بسیار زیاد است. صلاح الدین با افراد خود مشورت نمود و همه هم رای بودند که به فرنگیان امان دهند و در قبال آن برای آزادیشان فدیه بپردازند. صلاح الدین این پیشنهاد را پذیرفت. (فتح القسی فی فتح اقدسی، ص ۴۶)
در پایان مذاکره، بالین از صلاح الدین می پرسد که دلیل اهمیت اورشلیم چیست؟ صلاح الدین پاسخ می دهد: «هیچ چیز».
سپس چند قدم بر می دارد و برمی گردد و می گوید: «همه چیز».
درباره اهمیت بالای اورشلیم، مطالب رازآلودی وجود دارد. به عنوان مثال در قرآن نکاتی وجود دارد که کمتر مورد توجه مسلمانان قرار می گیرد. در آیه نخست سوره اسراء نکته ای وجود دارد که یکی از رازهای بزرگ زمین را برملا می کند:
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿١﴾
منزّه و پاک است آن [خدایی] که شبی بنده اش[ محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)] را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت دادیم، سیر [و حرکت] داد، تا [بخشی] از نشانه هایِ [عظمت و قدرت ]خود را به او نشان دهیم؛ یقیناً خداوند شنوا و داناست. (۱)
سوال مهمی که باید در این مورد مطرح شود این است که چرا خداوند برای بردن پیامبرش به معراج، ابتدا او را به بیت المقدس برده و از آن نقطه زمین به آسمان می برد…
همچنین درباره الگوریتم جنگ های پیامبر (ص) و نحوه حرکت آن حضرت به سوی بیت المقدس و ایجاد قلعه ها و موانع توسط یهود در این مسیر باید تحقیقات اساسی انجام گیرد. همچنین مطالب مهم دیگری وجود دارد که بر اساس آن هر تفکری که بتواند عقیده خود را از بیت المقدس انتشار دهد با پذیرش و مقبولیت جهانی مواجه خواهد شد…
صحنه های مذاکره موسی ع و فرعون مصر درباره پایان جنگ و توافق بر سر خروج بنی اسرائیل از مصر در فیلم « Exodus_ God and King »
صلاح الدین پس از ورود به بیت المقدس رفتاری بسیار انسانی و قابل ستایش به اسیران داشت. طه طوری که کتاب های تاریخی غربی نیز رفتار وی را ستوده اند.
در بخشی از فیلم صلاح الدین یک صلیب را که روی زمین افتاده برداشته و با احترام روی میز می گذارد. در بخشی دیگر نیز هنگام عبور از روی یک مقبره مسیحی که شکل صلیب بر آن نقش بسته، پای خود را با دقت بلند کرده و در کنار قبر می گذارد. دوربین نیز در یک نمای بسته روی پای وی رفته و نحوه گام برداشتن او را به تصویر می کشد…
در تاریخ نکات زیادی درباره جوانمردی و رفتار درست صلاح الدین ایوبی با اسرای مسیحی بیت المقدس ذکر شده است که مخاطب گرامی می تواند با مراجعه به برخی منابع تاریخی که در این تحلیل ذکر شد به مطالعه آنها بپردازد.
در پایان فیلم، شاهد خروج ساکنان اورشلیم به سمت دریا هستیم که تحت رهبری بالین به حرکت درآمده و سفری طولانی را آغاز می کنند.
این سکانس نیز یکی از سکانس های مهمی است که به داستان پنهان فیلم یعنی ماجرای حضرت موسی ع اشاره دارد. موضوع خروج بنی اسرائیل از مصر و نجات آنها از ظلم فرعون، یکی از نقاط عطف تاریخ یهود است که دستمایه ساخت فیلم های زیادی قرا گرفته است. مسئله خروج به اندازه ای اهمیت دارد که یکی از بخش های تورات نیز به آن اختصاص یافته است.
در فیلم « Exodus_ God and King » نیز پس از وقوع جنگ و حوادث مختلف حضرت موسی ع موفق می شود قوم یهود را به سلامت از مصر خارج کرده و با خود به سرزمین جدیدی ببرد.
همان گونه که در ابتندای تحلیل گفتیم فیلم قلمرو بهشت در برهه ای نوشته و ساخته شد که بحث تقابل مسیحیت با جهان اسلام به طور جدی در فضای سیاسی و رسانه ای غرب و به خصوص آمریکا رونق یافته بود. وقوع حادثه یازده سپتامبر و تبلیغات گسترده رسانه های غربی درباره دست داشتن مسلمان ها در آن باعث شد تا نوعی نگاه تهاجمی نسبت به کشورهای اسلامی در جوامع غربی شکل گیرد که نتیجه آن حمله ناتو به کشورهای اسلامی و اشغال افغانستان و عراق بود.
جنگی که جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا از آن تحت عنوان جنگ صلیبی جدید یاد می کرد. این گونه اظهار نظرها، مباحث زیادی پیرامون ادامه جنگ های صلیبی میان مسیحیان و مسلمانان در رسانه ها به راه انداخت و موجب شد نگاه ها به تاریخ جلب شود. ریدلی اسکات نیز در چنین شرایطی اقدام به ساخت فیلم مذکور نمود.
حال نوبت به نتیجه گیری تحلیل و آشکار ساختن پیام اصلی فیلم قلمرو بهشت می رسد. اصلی ترین پیام فیلم این است که به دنبال وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر در آمریکا و لشکرکشی این کشور به سوی کشورهای اسلامی، جنگ های صلیبی جدیدی به راه افتاده است.
این موضوع به طور قطع، منجر به افزایش خشونت در خاورمیانه خواهد شد. در این میان قومی در خاورمیانه وجود دارد که در شکل گیری جنگ نقشی نداشته و به قول بالین تاوان گناهی را می پردازد که آن را مرتکب نشده است.منظور اصلی کارگردان این است که افزایش خشونت میان مسلمانان و مسیحیان در ابتدای قرن ۲۱ باعث ایجاد تهدیدی جدید برای قوم یهود که در سرزمین مقدس سکونت دارند خواهد گردید. این قوم که نقشی در شروع جنگ ندارند به طور قطع، وارد جنگ شده و از سوی مسلمانان تحت فشار قرار خواهند گرفت. در این میان به یک منجی نیاز است تا همانند بالین یا همان موسی ع خود را به سرزمین مقدس رسانده و آنها را از مهلکه جنگ جدید نجات دهد.
درود تحلیل مفصل و پر نکته ای بود.