تاریخ : دوشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۲
0
استراتژی کلان آمریکا (بخش دهم)

موضع روسیه در قبال تحولات ارمنستان

  • کد خبر : 1652
  • 08 بهمن 1401 - 19:32
موضع روسیه در قبال تحولات ارمنستان

انقلاب مخملی غرب در ارمنستان، یکی از تغییرات مورد نیاز جهت اجرای استراتژی مورد نظر آمریکا را در منطقه قفقاز جنوبی به سرانجام رساند. اصلی ترین نگرانی غرب در این تحولات به نحوه واکنش روسیه مربوط می شد؛ زیرا این اعتراضات و تغییرات سیاسی پس از آن، مهم ترین جای پای روسیه در منطقه را […]

انقلاب مخملی غرب در ارمنستان، یکی از تغییرات مورد نیاز جهت اجرای استراتژی مورد نظر آمریکا را در منطقه قفقاز جنوبی به سرانجام رساند. اصلی ترین نگرانی غرب در این تحولات به نحوه واکنش روسیه مربوط می شد؛ زیرا این اعتراضات و تغییرات سیاسی پس از آن، مهم ترین جای پای روسیه در منطقه را هدف قرار داده بود.

از ابتدای شکل گیری اعتراضات، روسیه به صورت آشکار در ارمنستان دخالت نکرده بود. روسها که از ابتدای بحران، تحولات ارمنستان را به دقت رصد کرده بودند از نزدیک شدن اصلی ترین متحد خود در قفقاز جنوبی به غرب احساس خطر می کردند. شرایط به نفع مسکو نبود و لازم بود که روسها پیش از هر گونه موضع گیری رسمی درباره وضعیت دشوار موجود در ارمنستان از همراهی دولت آینده این کشور با خود اطمینان حاصل کنند.

به همین دلیل در بحبوحه اعتراضات و کشمکش سیاسی این کشور در ۲۹ آوریل، هیئتی از دومای روسیه به ارمنستان سفر کرده و نشست مشترکی را با فراکسیون پارلمانی یلک ارمنستان برگزار کردند. نیکول پاشینیان، رهبر اپوزیسیون نیز به درخواست روسیه به این نشست دعوت شده بود تا به صورت مستقیم با نمایندگان روسیه گفتگو کند.

پس از پایان این نشست، پاشینیان به خبرنگاران گفت :

«آنها موضع خود را ارائه کردند. روابط ارمنستان و روسیه باید در یک مسیر عادی توسعه یابد. ما در مورد عضویت در اتحادیه اروپا، سازمان پیمان امنیت جمعی و به طور کلی روابط ارمنستان و روسیه بحث و تبادل نظر کردیم. ما گفتیم که ارمنستان باید به تلاش خود جهت عضویت در اتحادیه اروپا ادامه دهد و موازات آن، روابط ارمنستان و روسیه نیز باید به طور عادی توسعه یابد. قرار است همه مسائل را مورد بحث و بررسی قرار داده و از طریق مذاکره به راه حل برسیم. موضع هیئت روسی در مورد تجمعات جاری در ارمنستان به دور از نگرانی بوده و نمایندگان روس، این واقعیت و هیجان مردم را مثبت ارزیابی می کنند. ما اطمینان دادیم که آنچه علناً گفته ایم واقعیت است، در این زمینه هیچ توطئه ای علیه روسیه وجود ندارد، هیچ زمینه ژئوپلیتیکی در جنبش ما وجود ندارد و هیچ چیز دوستی ارمنستان و روسیه را تهدید نمی کند».

قطع به یقین کشورهای غربی حامی پاشینیان نیز نسبت به لزوم موافقت مسکو با تشکیل دولت جدید ارمنستان آگاه بوده و پیش از برگزاری این نشست، مشاوره خود جهت اعطای تضمین های مورد نیاز به مسکو را در اختیار وی قرار داده بودند. همچنین غربی ها به این موضوع واقف بودند که گسستن پیوندهای محکم میان روسیه و ارمنستان به زمان نیاز داشته و قطع یکباره تمام این پیوندها، دولت جدید را با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت.

پاشینیان نیز با درک منطقی از شرایط کشور و منطقه در جلسه با نمایندگان پارلمان گفت که روابط با مسکو به ویژه همکاری نظامی در اولویت خواهد بود. در همین راستا خبرگزاری روسی «تاس» اعلام کرد که آقای پاشینیان قول داده است که اگر او به قدرت برسد، دو کشور متحد استراتژیک باقی خواهند ماند.

پس از انتخاب پاشینیان توسط پارلمان، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، اولین رهبر جهان بود که در یک تماس تلفنی به وی تبریک گفت. پوتین اظهار داشت که ارمنستان بخشی از سازمان امنیت جمعی روسیه و همچنین اتحادیه اقتصادی اوراسیا است و ما مشتاقانه منتظر ادامه روابط دوستانه دو کشور هستیم.

پرواضح بود که روسیه از تحولات سال ۲۰۱۸ ارمنستان که منجر به برکناری متحد قابل اعتماد خود یعنی سرژ سرکیسیان ناراضی بود؛ اما بنا بر دلایلی، مسکو ترجیح داد که در قبال تحولات مذکور سکوت کند:

نخست اینکه انقلاب مذکور با شعار اصلاحات داخلی و مبارزه با فساد دولتی به وقوع پیوسته بود و روسیه تا حدی اطمینان خاطر یافته بود که جهت گیری سیاست خارجی ارمنستان برخلاف گرجستان یا اوکراین، دارای ثبات و محتاطانه خواهد بود. امری که بارها و بارها توسط رهبر دولت جدید اعلام شده بود.

موضوع بعدی به شرایط منطقه ای و پیوندهای عمیق روسیه با ارمنستان مربوط می شد. هم روس ها و هم دولت جدید ارمنستان می دانستند که انقلاب جدید فقط ساختار سیاسی این کشور را تغییر داده و پیوندهای اقتصادی و سیاسی خارجی که در دوران سرژ سرکیسیان ایجاد شده بودند همچنان به قوت خود باقی بود. موضوعاتی همچون امنیت انرژی، وضعیت مخاطره آمیز ارمنستان در قفقاز جنوبی، تاثیر وجوه ارسالی از روسیه توسط کارگران فصلی در اقتصاد کشور، بحث تامین تسلیحات و پشتیبانی نظامی توسط روسیه کماکان به قوت خود باقی ماند بود. به این ترتیب، مسکو می‌توانست (در کوتاه مدت و میان مدت) بدون توجه به ماهیت هر حکومتی که در ایروان در قدرت باشد، به حفظ نفوذ و موقعیت خود ادامه دهد.

موضوع دیگری که در اتخاذ این موضع از سوی مسکو نقش داشت به درک واقع بینانه تصمیم سازان روسی از محدودیت های خود در ارمنستان مرتبط بود. روسیه در موضوع قدرت نرم دارای محدودیت بود و اختلافات مربوط به جنگ چهار روزه سال ۲۰۱۶ هنوز از حافظه تاریخی مردم ارمنستان پاک نشده بود.

در آوریل ۲۰۱۶ و در پی شعله ور شدن آتش جنگ میان ارمنستان و آذربایجان، بسیاری از مردم ارمنستان از روسیه به عنوان متحد اصلی خود توقع داشتند تا از کشورشان دفاع کند؛ اما طی افشاگری‌هایی که بعد از جنگ رخ داد مشخص شد که روس ها به صورت پنهانی به آذربایجان تسلیحات فروخته اند. مسئله درز اطلاعات مربوط به این معامله نیز توسط دخالت ترکیه و با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت که بررسی آن نیاز به مبحثی جداگانه دارد.

این مسئله با واکنش منفی افکار عمومی ارمنستان مواجه گردید و حتی طرفداران روسیه در این کشور را نیز خشمگین ساخت و مسکو را به خیانت متهم کردند. بنابراین روسیه با درک محدودیت های خود ترجیح داد در قبال انقلاب ارمنستان، موضع سختی اتخاذ نکرده و سیاست های خود را متناسب با ساختار سیاسی جدید این کشور بازتعریف کند. 

آنچه تاکنون درباره ارمنستان گفته شد مقدمه ای برای تجزیه و تحلیل مهم ترین اتفاق در قفقاز جنوبی یعنی جنگ قره باغ، لازم و ضروری بود. هر چند که مسئله قره باغ طی چند دهه اخیر منشأ جنگ و درگیری در منطقه بوده است؛ اما این مسئله در این برهه زمانی به دلیل رقابت قدرت های بزرگ در سطح جهانی، ماهیتی متفاوت یافته و ذیل یکی از بخش های استراتژی کلان آمریکا تعریف می شود. به همین دلیل برای درک دو جنگ اخیر قره باغ باید سطح استراتژیک موضوع را مد نظر قرار داد تا ابعاد پنهان مسئله آشکار شود.

همانطور که گفته شد، این منطقه در استراتژی کلان آمریکا به عنوان حلقه اتصال دو منطقه آسیای مرکزی و اروپا مطرح بوده و به همین دلیل اهمیت زایدالوصفی نزد غربی ها یافته است. سال ۲۰۲۰  بحران در قفقاز جنوبی وارد مرحله تازه ای شد. در این سال شاهد شروع مجدد جنگ در منطقه بودیم و دو کشور ارمنستان و آذربایجان به شکل جدی با یکدیگر درگیر شدند.

اخبار مربوط به مناطق تصرف شده توسط آذربایجان، میزان تلفات طرفین و موضوعاتی از این دست، جزو مسائل فرعی بوده و اخبار مربوط به آن در رسانه های خبری موجود است. آنچه در این جنگ، دارای ارزش استراتژیک بوده و نیاز به رمزگشایی دارد، نقش منطقه قفقاز در تکامل حلقه های استراتژی کلان آمریکا و نحوه برنامه ریزی غرب جهت کاهش حضور و نفوذ روسیه در این منطقه است.

در نوشتار آتی به بررسی موضوع مذکور در بحبوحه دو جنگ قره باغ و نقش آفرینی هر یک از طرفین در تحولات قفقاز جنوبی خواهیم پرداخت.

لینک کوتاه : http://pasazfarda.ir/?p=1652

دیدگاه شما

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.