تاریخ : دوشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۲
1
استراتژی کلان آمریکا (بخش پنجم)

پروژه آسیای مرکزی واحد

  • کد خبر : 1613
  • 03 آذر 1401 - 11:00
پروژه آسیای مرکزی واحد

همانگونه که در بخش های قبلی گفته شد، آمریکا جهت مقابله با تهدیدات جهانی و مهار قدرت های نوظهور که به عنوان چالشی مهم در برابر نظم مورد نظر این کشور قد علم کرده اند، اقدام به طراحی یک استراتژی کلان در مقیاس جهانی کرده و قصد دارد طی مدت چند دهه، آن را اجرا […]

همانگونه که در بخش های قبلی گفته شد، آمریکا جهت مقابله با تهدیدات جهانی و مهار قدرت های نوظهور که به عنوان چالشی مهم در برابر نظم مورد نظر این کشور قد علم کرده اند، اقدام به طراحی یک استراتژی کلان در مقیاس جهانی کرده و قصد دارد طی مدت چند دهه، آن را اجرا نماید. در سال های اخیر، منطقه آسیای مرکزی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و کارکردی که در روند قدرت گیری رقبای آمریکا ایفا می کند، مورد توجه ویژه قرار گرفته و از اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما تاکنون به مهم ترین منطقه در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.

همچنین دیدیم که بر اساس اسناد فرادستی و اظهار نظرهای مقامات آمریکایی از سال ۲۰۱۷ به این سو، دولت های آمریکا به دنبال اتصال آسیای مرکزی به جنوب آسیا بوده و کنترل کشور افغانستان به عنوان حلقه واسطه این دو منطقه تا مدت ها به اصلی ترین چالش پیش روی دولت های آمریکا تبدیل شده بود. در سلسله جلسات پیش رو به بررسی عملکرد آمریکا در هر سه حلقه مذکور خواهیم پرداخت.   

در نوشتار قبل توضیح داده شد که منطقه آسیای مرکزی چه نقش و کارکردی را در استراتژی دو رقیب اصلی آمریکا یعنی چین و روسیه داشته و در صورت انفعال آمریکا، هر یک از این دو بازیگر تلاش خواهند کرد تا این منطقه را در پروژه های استراتژیک خود بگنجانند. در همین راستا طراحان استراتژی کلان آمریکا قصد دارند به هر شکل ممکن از وقوع چنین اتفاقی ممانعت به عمل آورده و منطقه آسیای مرکزی را از چین و روسیه دور سازند. در همین راستا «ریچارد هوگلند»، سفیر سابق ایالات متحده در قزاقستان و تاجیکستان، طی اظهار نظری گفت: واشنگتن در موضع گیری های رسمی در مورد آسیای مرکزی همواره درباره دموکراسی و توسعه اقتصادی صحبت می کند؛ اما در پشت پرده بر مقابله با نفوذ روسیه و چین در منطقه متمرکز است.

موضوع مذکور دارای سابقه بوده و به عنوان یکی از خط مشی های اصلی آمریکا در حفظ جهان تک قطبی مطرح است. در «پیش نویس راهنمای سیاست دفاعی ۱۹۹۲» که پس از فروپاشی شوروی توسط پنتاگون و برای اداره جهان نوشته شد، آمده است: «اولین هدف ما، جلوگیری از ظهور مجدد یک رقیب جدید است. این موضوع، یکی از ملاحظات غالب در زیربنای استراتژی دفاعی جدید است و مستلزم آن است که ما تلاش کنیم از تسلط هر قدرت متخاصم بر منطقه ای که منابع آن تحت کنترل یکپارچه، برای تولید قدرت جهانی کافی باشد، جلوگیری کنیم».

از منظر آمریکایی ها در قرن بیست و یکم، دو قدرت متخاصم یعنی چین و روسیه قصد دارند با استفاده از منابع و موقعیت ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی، برنامه های کلانی را اجرا کرده و در آینده ای نه چندان دور به ابرقدرت تبدیل شوند. لذا ضرورت دارد نسبت به جداسازی این منطقه از دو بازیگر مذکور اقدام شود.

استراتژیست های آمریکا برای دستیابی به این هدف مهم، پروژه ای تحت عنوان «آسیای مرکزی واحد» را در دستور کار خود قرار داده اند. این پروژه قصد دارد از طریق اجرای برنامه‌های همگرایی مختلف اقتصادی، نظامی، ترانزیتی و غیره، منطقه آسیای مرکزی را یکپارچه ساخته و آن را به افغانستان و سپس جنوب آسیا پیوند دهد. بر همین اساس پلتفرمی تحت عنوان «C5+1» که حاصل تفکر «نیشا دسای بیزوال»، دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور آسیای جنوبی و مرکزی بود و با الگوبردای از قالب های گفتگوی منطقه ای رایج در دنیا طراحی شده بود به عنوان ساز و کار اصلی وزارت خارجه آمریکا در ارتباط با آسیای مرکزی مورد استفاده قرار گرفت.

 اجلاس C5+1 یک اجلاس دیپلماتیک است که از سال ۲۰۱۵ هر ساله بین وزرای امور خارجه پنج کشور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان با وزیر امور خارجه ایالات متحده برگزار می شود. طبق توافقات انجام شده، وزرای خارجه به طور سالانه با هم ملاقات داشته و در پنج حوزه «مبارزه با تروریسم، رقابت کسب و کار، شبکه‌های حمل و نقل، انرژی و تغییر آب و هوا» با یکدیگر گفتگو و همکاری خواهند داشت. در بیانیه مشترکی که در پایان نخستین نشست C5+1 در سپتامبر ۲۰۱۵ منتشر گردید، شش کشور تعهد خود را به موارد زیر اعلام کردند:

بهبود همکاری های سودمند دوجانبه در تجارت منطقه ای، حمل و نقل و ارتباطات، انرژی و فرصت های ترانزیتی از جمله ارتقای امکانات موجود و ترویج قوانین و مقررات مشترک برای تحقق کامل پتانسیل اقتصادی بزرگ منطقه؛

تقویت فضای کسب و کار مطلوب در منطقه برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تسهیل کارآفرینی محلی و گسترش و تقویت ارتباطات تجاری و سرمایه گذاری بین کشورهای آسیای مرکزی و ایالات متحده؛

تقویت همکاری برای پیشگیری و مقابله با تهدیدات و چالش‌های فرامرزی مانند تروریسم، قاچاق سلاح‌های کشتار جمعی، مواد مخدر غیرقانونی و انسان؛

حمایت از افغانستان و توسعه آن به عنوان یک کشور مستقل، صلح آمیز و شکوفا، با اذعان به این که وضعیت افغانستان همچنان عامل مهمی در امنیت و ثبات برای کل منطقه است.

با دقت در موضوعات اصلی مطرح شده در این نشست ها و همچنین عملکرد آمریکا در آسیای مرکزی می توان دریافت که طراحان استراتژی آمریکا طی سه مرحله قصد دارند منطقه آسیای مرکزی را مطابق با منافع استراتراتژیک خود همسو سازند:

مرحله نخست شامل یکپارچه سازی آسیای مرکزی از طریق حل و فصل اختلافات موجود و یکسان سازی قوانین گمرکی و ترانزیتی؛

مرحله دوم، کاهش نیازها و وابستگی های منطقه به روسیه و چین با هدف جداسازی آنها از دو همسایه قدرتمند؛

مرحله سوم شامل پیوند زدن منطقه به متحدان آمریکا از جمله منطقه جنوب آسیا واروپا از طریق پروژه های اقتصادی و خطوط انتقال انرژی. 

طی سال های ابتدایی برگزاری این اجلاس، آمریکایی ها تلاش داشتند تا از تقابل مستقیم با چین که خود را به عنوان بزرگترین سرمایه گذار خارجی در آسیای مرکزی مطرح ساخته، اجتناب کنند؛ اما در دو سال اخیر ملاحظات دیپلماتیک را کنار گذاشته و به کشورهای منطقه توصیه می کنند از چین فاصله بگیرند. به عنوان مثال «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در ۳ فوریه ۲۰۲۰ در دیدار با وزرای خارجه آسیای مرکزی در تاشکند ازبکستان، ضمن اشاره به آزار و شکنجه اقلیت‌های اویغور و قزاق توسط چین به انتقاد از فعالیت‌های تجاری این کشور در آسیای مرکزی پرداخته و تصریح کرد که وام‌دهی چین به آنها موجب گرفتار شدن منطقه در دام سیاست های توسعه طلبانه پکن می شود. وی در پایان این نشست به کشورهای منطقه هشدار داد که وابستگی بیش از حد به چین نداشته باشد.

به دنبال این نشست، پکن با صدور بیانیه ای، آمریکا را به تلاش جهت ایجاد اختلاف بین آسیای مرکزی و چین متهم کرد. در بخشی از  این بیانیه آمده است: «پکن مطمئن است که همکاران آسیای میانه اش نسبت به رفتار و باج خواهی وزیر خارجه مایک پمپئو بیزاری شدید دارند».

چینی ها از حضور و نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی به شدت احساس نگرانی می کنند به همین منظور در اقدامی مشابه در ۱۶ جولای ۲۰۲۰، پکن، اولین نشست خود را با وزرای خارجه پنج کشور آسیای مرکزی را در قالب «۵+۱» برگزار کرد. بنا بر گزارش ها، این نشست بر همکاری مشترک برای مبارزه با بیماری کرونا و احیای اقتصاد منطقه متمرکز بود.

نمونه دیگر این تقابل را در نشست دوجانبه «وانگ» وزیر خارجه چین با قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان در ۷ ژوئن ۲۰۲۲ و پیش از نشست «۵+۱» در سال جاری میلادی می توان مشاهده نمود. در بیانیه ای که به مناسبت این دیدار صادر شد، آمده است : «چین هرگز به دنبال منافع ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی نبوده و هرگز اجازه نمی دهد که بازیگران غیرمنطقه ای در منطقه مشکل ایجاد کنند. برخی نیروهای خارج از منطقه برای کشاندن کشورهای منطقه به درگیری‌ قدرت های بزرگ برنامه ریزی کرده و قصد دارند کشورهای آسیای مرکزی را وادار به جانبداری نمایند. پکن امیدوار است که کشورهای آسیای میانه در برابر این اقدامات با صلابت ایستادگی کرده و مداخله را حذف کنند تا با هماهنگی و همکاری، صلح و ثبات منطقه ای را تقویت کنند».

منطقه آسیای مرکزی در دهه پیش رو به زمین بازی قدرت های بزرگ تبدیل شده و طی سال های آتی شاهد رقابت آمریکا با چین و روسیه در این منطقه خواهیم بود. در «سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲» آمریکا نیز به این مسئله اشاره شده است: «ما اکنون در سال های اولیه یک دهه تعیین کننده برای آمریکا و جهان هستیم. رقابتی بین قدرت های بزرگ برای شکل دادن به آینده در جریان است».

پروژه آسیای مرکزی واحد، یکی از زیرمجموعه های استراتژی کلان آمریکا محسوب شده و بخش مهمی از آن را تکمیل می کند. موفقیت آمریکا در این منطقه، تاثیر مستقیمی در نظم آینده جهان خواهد داشت. به همین دلیل برنامه های بسیار دقیقی برای به نتیجه رسیدن آن طراحی شده و طی سال های اخیر شاهد اجرایی شدن آنها در منطقه بوده ایم.  

لینک کوتاه : http://pasazfarda.ir/?p=1613

دیدگاه شما

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.