لایه سوم و بسیار پنهان فیلم رستگاری در شاوشنک که موجب برتری فوق العاده این فیلم نسبت به بسیاری از فیلم های سمبلیک مشابه آن شده در همین صحنه نهفته است. کارگردان در اینجا با نمادگرایی و اشاره به یک داستان مشابه یعنی داستان موسی ع و فرعون و نجات بنی اسرائیل توسط وی، لایه نمادین دیگری به فیلم می افزاید. در این لایه، اندی دوفرین، نماد موسی ع و رئیس زندان، نماد فرعون و زندانیان و بخصوص شخصیت «رد»، نماد قوم بنی اسرائیل هستند که تحت ظلم و ستم یک حاکم مستبد قرار دارند.
در فیلم رستگاری آنچه از نگاه منتقدان پنهان مانده، یک تقابل بزرگ و تاریخی است که بیشتر به میدان جنگ شباهت دارد. جنگ بر سر تعریف «رستگاری انسان» و راه رسیدن به آن. اما آنچه این فیلم را از فیلم های سمبلیک دیگر متمایز می سازد، آن است که فیلم رستگاری در شائوشنک بر خلاف اکثر فیلم های رمزگرا که از دو لایه ظاهری و پنهان تشکیل شده اند، از سه لایه داستانی برخوردار است.
پیام اصلی فیلم قلمرو بهشت، این است که افزایش خشونت میان مسلمانان و مسیحیان در ابتدای قرن 21 باعث ایجاد تهدیدی جدید برای قوم یهود که در سرزمین مقدس سکونت دارند خواهد گردید. این قوم که نقشی در شروع جنگ ندارند به طور قطع، وارد جنگ شده و از سوی مسلمانان تحت فشار قرار خواهند گرفت. در این میان به یک منجی نیاز است تا همانند بالین یا همان موسی ع خود را به سرزمین مقدس رسانده و آنها را از مهلکه جنگ جدید نجات دهد.
در قسمت نخست تحلیل فیلم «قلمرو بهشت» گفتیم که این فیلم دارای دو داستان موازی است که داستان پنهان آن به صورتی نمادگرایانه به زندگی حضرت موسی ع می پردازد. بالین به عنوان قهرمان داستان در واقع معرف شخصیت موسی ع است که در نقش یک منجی ظاهر شده و قوم ستم دیده ای که گرفتار جنگ های صلیبی گردیده را نجات می دهد.
فیلم قلمرو بهشت از دو لایه داستانی تشکیل شده است. لایه ظاهری فیلم مربوط به وقایع جنگ صلیبی و فتح بیت المقدس توسط «صلاح الدین ایوبی» فرمانده مقتدر مسلمانان و بیرون راندن مسیحیان توسط وی است. اما لایه پنهان فیلم، ظهور یک منجی در کوران جنگ های صلیبی را روایت می کند که در حقیقت، داستان زندگی یک شخصیت تاریخی است.
فیلم «من، فرانکنشتاین» با اقتباس از رمان معروف فرانکنشتاین به دنبال خلق اثری جدید در فضای آخرالزمان است. این فیلم با استفاده از آموزه های کتاب مقدس و تلفیق آن با اعتقادات شیعه درباره آخرالزمان و ظهور امام زمان (عجج) سعی در خلق موجودی شیطانی دارد که در آخرالزمان ظهور کرده و بشریت را با تهدیدی بزرگ مواجه می سازد.
در قسمت قبل دیدیم که جک به همراه افراد پادشاه از ساقه لوبیا بالا رفته و قدم به سرزمین خدایان می گذارد تا شاهزاده خانم را نجات دهد. در دیدگاه نمادگرایانه و بر اساس متن تورات این عمل در راستای گرفتن انتقام بشر از خدا تعبیر می شود. انتقام رانده شدن آدم و حوا از بهشت و تصاحب آن توسط خدا...
در بخش اول از تحلیل فیلم «جک غول کش» درباره پیشینه داستان در منابع کهن یهود و بازنویسی آن توسط نویسندگان انگلیسی در دوره های بعد توضیح دادیم. سپس فیلم به دوران کودکی جک و شاهزاده خانم می رسد. هر دو شخصیت با شنیدن قصه هایی درباره غول ها و تقابل آنها با انسان، بزرگ می شوند و دست تقدیر طی سال های بعد آنها را بر سر راه هم قرار می دهد...